دعاى روز بیست و دوم ماه مبارك رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
"اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ فَضْلَكَ وأنـْزِل علیّ فیهِ بَرَكاتِكَ وَوَفّقْنی فیهِ لِموجِباتِ مَرْضاتِكَ واسْكِنّی فیهِ بُحْبوحاتِ جَنّاتِكَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ المُضْطَرّین.
خدایا بگشا به رویم در این ماه درهاى فضلت و فرود آر برایم در آن بركاتت را و توفیقم ده در آن براى موجبات خوشنودیت و مسكنم ده در آن وسط هاى بهشت اى اجابت كننده خواسته ها ودعاهاى بیچارگان."
گوشه هایی از جلسات اخلاق حاج آقا مجتبی در بیستم و دوم رمضان سال 1391/قسمت 22
سال گذشته در چنین روزی وجود پر برکت استاد بزرگ اخلاق،حاج آقا مجتبی تهرانی،در بین ما بود.با این که نتوانستیم از وجود ایشان بهره ای ببریم و چیزی جز حسرت برایمان نمانده ولیکن تفالی به سخنان ماه رمضان سال گذشته این استاد رئوف خالی از فیض نیست:
فایل صوتی را از اینجا دریافت کنید.
مروري بر مباحث گذشته
در جلسات گذشته عرض کردم ماه مبارک رمضان ماه تلاوت قرآن و ماه دعا است چه برای خود و دیگران و چه دنیوی و چه معنوی و اخروی كه به آن ترغیب شده است.بهخصوص نسبت به لیالی قدر که جلسه گذشته عرض کردم در روایات داریم.جلسه گذشته عرض کردم که ما به عنوان دعا از خداوند در لیالی قدر چه بخواهیم؟عرض کردم دو چیز:یک؛ترمیم نسبت به گذشته خودمان.اينكه گذشتة خوبی نداشتیم و دستمان به خطاها آلوده شده است و خداوند با دعا آن را عفو کند،بیامرزد،ترمیم کند و ندیده بگیرد. دوم؛ مسئله بهترین ترسیم نسبت به امور آیندهمان،یعنی سال آینده؛ چون در شب قدر امور آینده تمام موجودات ترسیم میشود.
دستم پر از گناه،چشمم پر از اميد
حالا اين دو مطلب را در چه قالبی بریزیم و به خدا عرض کنیم؟در بین دعاها و روایات که ميدیدم،روایتی توجّه من را جلب کرد و چه بسا قبلاً هم در بحثها تنبّه داده باشم.راوی میگوید در مسجد الحرام بودم، به حجرالاسود رسیدم.شخصی را دیدم كه مشغول نماز است،دقّت کردم كه ببینم کیست؛ خوب که دقّت کردم دیدم زینالعابدین(ع)امام چهارم است. حضرت را زیر نظر گرفتم تا اینکه از نماز فارغ شد. راوي تعبير ميكند كه: کف دستانش را دوتایی به آسمان بلند کرد، شروع کرد و این جملات را فرمود:آقای من! آقای من! اينها دو دست من است، این دستها را به سوی تو دراز کردم، اما یک چیز هست،دستهايم را كه به سوی تو دراز کردم، پر از گناه است،با چشمهايم هم به سوی تو نگاه میکنم، امّا،چشمهايم پر از امید به توست.
اين شبها به خدا چه بگويیم؟
امشب به خدا چه بگوییم؟زینالعابدین(صلواتاللهعلیه) به ما ياد داده است.دستهایمان را بلند کنیم و بگوییم:خدا! آقای من! دستهایم را به سوی تو دراز کردم امّا پر از گناه است،چشمهايم هم به سوی تو دوختهام امّا آن هم پر از رجا و امید من به توست.
مأيوس نشو!بخشيده ميشوي!
میخواستم این را عرض کنم که در باب دعا و بهخصوص در ایام قدر،انسان هیچوقت نباید به خودش تردیدی راه بدهد،خدا اینطور نیست که ما را مأیوس و رد کند.این جزء آیات و معارف حتمی ماست.این را بدانید!یأس از رحمت حق از گناهان کبیره است،فقهايمان هم همه فتوا میدهند كه هیچ یأسي به خودتان راه ندهید.
اي پسرم!...
یکی دو تا روایت هست که اين مضمون در تحفالعقول،در وصایایی که علی(ع)به امام حسین(علیهالسلام) کرده،موجود است و من یک جملهاش را میگویم، میفرماید: پسرم!هیچوقت گناهکارها را مأیوس نکن.این عین معارف ماست.
من رفيقت ميشوم!
در روایت دیگری است: خداوند به حضرت داود وحی می کند که بعضی اهل طاعتاند، بعضی اهل ذکرند و بعضی اهل شکرند، من هیچوقت گناهکارها را از رحمت خودم مأیوس نمیکنم، اگر توبه کنند،من دوستشان میشوم. اگر توبه کني، من رفیقت میشوم؛اگر درخواست کنند،من جواب آنها را میدهم. به درخواستشان عنايت ميکنم، اگر بیمار بشوند، خودم آنها را معالجه میکنم.در این باب تعبیرات عجیبی داریم.
خدا اينگونه است!
در روایتی دیدم که پیغمبراکرم بر روی منبر نشسته بودند و صحبت میکردند و این جملات را ميفرمودند: هیچ بندهای گمان نیک به خدا نمیبرد،مگر اینکه خدا هم به همان گمان نیکش عمل میکند. یعنی امشب امید دارم كه از من بگذرد، پس همین امشب میگذرد،چون خدا کریم است و در دست قدرتش خیرات است،خداوند شرم میکند،از اينكه بندة مؤمنش به او حسن ظنّ داشته باشد که دعایش را قبول ميکند و بعد بر خلافش عمل كند.خدا اینگونه نیست، شما به خدا گمانِ نیک ببرید،به خدا رغبت داشته باشید یعنی رو به سوی او کنید،از او طلب کنید و به او امید ببندید.دقّت كنيد!در اين جا از هر دو سو مطرح ميكند یعنی هم از نظر مسئلة یأس نهی میکند و هم از نظر امید میگوید:امید ببند.
زندگيِ من در دست امام زمان
این را میخواستم در باب لیالی قدر عرض کنم.اشاره كرديم شب نوزدهم لیة التقدیر و شب بررسی امور است،شب بیست و یکم شبی است که امور آینده یعنی سال آینده نسبت به هر موجود و فردي ثبت و ضبط میشود و شب بیست و سوم،شب لیله الامضاء است،یعنی امور،خدمت امام زمان(صلواتاللهعلیه)عرضه میشود و ایشان امضا میکنند.در این جا میبینیم كه در روایات ما نسبت به شب بیست و یکم و شب بیست و سوم سفارش بیشتری شده.
دعا، دعا، دعا، نماز
در باب شب بیست و یکم و شب بیست و سوم این مطلب را داریم.در روایتی هست که امام محمد باقر(صلواتاللهعلیه) این دو شب را همينطور دعا میکرد. خوب دقت کنید!شب بیست و یکم و بیست و سوم تا شب تمام میشد همهاش دعا میکرد.این همان معنایی است که عرض کردم در ماه مبارک رمضان و به خصوص لیالی قدر دعا مستجاب میشود و به آن سفارش شده است.در روايت ندارد كه امام باقر(ع)از سر شب نماز میخواندند.بعد از آن كه شب تمام میشد میرفتند سراغ نافله نماز صبح و نماز میخواندند.
دو شبِ دعا
این تعبیر هست که بعضی از بزرگان ما شب بیست و سوم را لیله قدر میدانند.امّا راجع به روایت فضیل میخواهم بگویم شب بیست و یکم مقدّرات ثبت و ضبط و نگاشته میشود و شب بیست و سوم امضا میشود،كه حضرت این دو شب را دعا میکردند.
تقديرت را عوض كن
امّا راجع به شب بیست و سوم؛این را قبلاً هم گفتهام و چه بسا تکراری باشد ولی تذکّرش خوب است. ممکن است به ذهن بیاید که شب بیست و یکم را رد کردیم و هرچه که بنا بود برای ما نوشتند و سرنوشت ما نوشته شد،چون امور را در بیست و سوم امضا ميكنند،يعني آقا توشیح ميكند. جواب: خیر.اینطور نیست که نتوان در نوشته بیست و یکم تصرف نكرد. قبول داریم كه شب بیست و سوم شب امضا است امّا ميشود در آن تغييراتي ايجاد كرد.در اینجا هیچ اشکالی ندارد و تقدير را عوض میکنند.در شب بیست و سوم اگر ديدي كه سال آینده شرايط خوبي نداشت،در خانه خدا برو،پافشاری کن و به خدا بگو كه شرايط به بهترین وجه باشد،اين را عوض خواهند كرد.
دعا، بلا را از بين ميبرد
روایت از امام هفتم(ع) است: بر شما باد به اینکه دعا کنید، از خدا درخواست و طلب کنید كه این، بلا، بدیها و هر نوع گرفتاری را رد ميكند،دعا بلا را رد میکند.اين همان بلایی است كه تقدیر شده و به عنوان قضا و قدر نوشته شده،ولی هنوز امضا نشده است.
شبِ سرنوشتساز
بدانید كه امشب،شب سرنوشت است.چون اگر شب بیست و یکم، آن چنان که دلمان میخواست، از لحاظ تمام ابعاد دنیوی و اخروی،آنطور كه بايد نوشته نشده بود؛امشب ميتواني در خانه خدا بروی و دعا کنی كه:خدايا!تقديرم را برگردان و برای من همه را خوب کن؛ او قبول میکند.لذا بزرگان ما بر روی شب بیست و سوم بیشتر تکیه میکردند.توجه کنید!میگفتند شب بیست و سوم است که شب سرنوشتساز است.
دعايي كه فراموش ميكنيم
تذکّر دیگري بدهم و آن این كه موقعی که راه میافتیم تا در این مجالس شرکت کنیم یا در همین جایی که خودمان هستيم،چیزهاي بسياري در ذهنمان است که از خدا راجع به خودمان و راجع به دیگران ميخواهيم.مثلاً به ما التماس دعا گفتند و ما هم در ذهنمان است که برای آنها هم دعا کنیم و البته همهمان هم مبتلا هستیم.چیزهایی در نظر گرفتهایم امّا موقع دعا همهاش یادمان نميماند.کمتر کسی است که همهاش را به ياد داشته باشد.حالا اینجا چه کار کنیم؟این از لحاظ ظاهر مشکلي است.دو تا روایت میخواهم بخوانم و بعد به دو امر معرفتی اشاره میکنم.
حاجتِ قبل از دعا!
روایتي از امام صادق(ع) است كه: بنده حاجتي دارد و میخواهد در محضر خدا دعا کند. شروع میکند به ثنا گفتن و حمد كردن که جزء آداب دعا است،حاجتهایش همه یادش نیست و فراموش ميشود.حالا بايد چه كار كند؟میفرماید:قبل از آنکه به زبان جاری کند خدا حاجتش را داده است.
قبل از توبه بخشيده شدي!
در باب توبه هم همین است که وقتي واقعاً پشیمان شدي،خداوند تو را قبل از آن که استغفار کنی ميآمرزد.ببینید امشب با چه موجودی روبرو هستیم.قبل از آنئکه درخواست کند،حاجتش را برآورده کرده است.همین که فهمید عبد آمده و این خواسته را میخواهد،ميدهد. مثل اینکه شخصي در خانهتان را ميزند همان موقعي كه در را زد،ميفهميد كه چه ميخواهد و میدانيد برای چه آمده است. ميرويم و آن چيزي كه ميخواهد را ميدهيم.قبل از آن كه بخواهد به تو رو بياندازد به او ميدهي. ما خدايمان را نشناختهایم،به خاطر همين است كه مضطرب ميشويم. بدانید كه امشب، هر کس به محضر خدا برود و واقعاً از گناهانش هم پشیمان شده باشد،خدا او را آمرزیده و هر حاجتی داشته باشد،حتّي اگر يادش رفته باشد برآورده ميكند.
درِ نيم سوخته.../باطن لیله القدر حضرت صدیقه است
توسل من معلوم است و همهتان هم میدانید؛توسلم به باطن لیلةالقدر است.اوّل چند جمله از خود زهرا(سلامالله علیها)نسبت به آن حادثه نقل میکنم. چنان لگدي به آن درِ نیم سوخته زد و آن را بر روی من انداخت، در حالی که من باردار بودم.آتش زبانه میکشید. زهرا(سلامالله علیها) میگوید:لگدي زد و در را بر روی من انداخت، من با صورت بر روی زمین افتادم.آتش زبانه میکشید و چهرة من را میسوزاند.با دست به من سیلی زد.امّا سیلی چگونه بود؟چنان سیلی محکمس زد كه گوشوارههای من پراکنده شد.
اعمال مخصوص شب بیست و سوم ماه رمضان
اول غسل: اگر مقارن با غروب باشد بهتر است.رواست که نماز شام با غسل خوانده شود.
دوم نماز:- دو رکعت و در هر رکعت بعد از حمد،هفت مرتبه توحید و بعد از نماز هفتاد بار استغفار
- صد رکعت و در هر رکعت بعد از حمد،ده مرتبه توحید
سوم قرآن به سر گرفتن:قرائت دعای مخصوص و توسل بر ائمه هدی(س)
چهارم زیارت امام حسین: منادی آسمان هفتم زایر امام حسین را به آمرزش بشارت می دهد.
پنجم احیا: شب زنده داری باعث ریختن گناهان می شود،هر چندبه عدد ستارگان آسمان باشند.
ششم دعا:- دعای"اللهم انی امسیت..."از امام سجاد(ع) که در مفاتیح آمده است.
- دعای جوشن کبیر
- طلی عافیت از پروردگار،به سفارش نبی اکرم(ص)
پای درس رهبری در رمضان، ماه فرصتها
کتاب"رمضان،ماه فرصتها"شامل مجموعهای از بیانات و رهنمودهای مقام معظم رهبری در خصوص ماه مبارک رمضان و آداب و معارف آن است که توسط مصطفی طاهری جمعآوری شده است.
کتاب"رمضان ماه فرصتها"کتابی است که در آن مجموعهای از رهنمودهای مقام معظم رهبری در خصوص ماه مبارک رمضان تدوین و گردآوری شده است. تأکید این اثر،چنان که از عنوان برمیآید، جمعآوری مجموعهای از رهنمودهای مقام معظم رهبری با محوریت اغتنام فرصت از تکتک دقایق ماه مبارک رمضان است.
کتاب با یک پندی از رهبر معظم انقلاب آغاز میشود: "اگر بخواهیم در یک جمله ماه رمضان را تعریف کنیم،باید عرض کنیم ماه فرصتها. فرصتهای فراوانی در این ماه در برابر من و شماست. اگر از این فرصتها بتوانیم درست استفاده کنیم، یک ذخیره عظیم و بسیار ارزشمند در اختیار ماه خواهد بود."
"رمضان ماه فرصتها" در بردارنده بیانات و اندرزهای مقام معظم رهبری از سالهای 68تا 89 است که از خطبههای مختلف نماز جمعه،سخنرانیها و دیدارهای مختلف ایشان در ماه مبارک رمضان جمعآوری و عرضه شده است.ابتدای کتاب با کسب آمادگی جهت ورود به رمضان و درسهایی که از این ماه میتوان گرفت، آغاز میشود.
در ادامه کتاب توصیههای ایشان در موضوعات مختلف مطرح شده است. توصیههای اخلاقی، توصیه به مبلغین،توصیه به مسئولان و کارگزاران نظام و توصیه به مسئولان صدا و سیما از بخشهای مختلف این بخش از اثر است.
در بخشی از این کتاب با عنوان"درسهای رمضان»، ایشان به پندهایی که میتوان از این ماه مبارک گرفت،اشاره میکنند و در ادامه موارد متعددی را برای آن برمیشمرند.
در صفحات ابتدایی این بخش میخوانیم:"این ماه رمضان برای ما درسهایی دارد؛ نه از قبیل درسهایی که انسان از زبان معلم یا از روی کتاب فرا میگیرد، بلکه از قبیل درسهایی که انسان در یک تمرین عملی، در یک کار دستهجمعی بزرگ فرامیگیرد. اولش همین درس ارتباط با خدا و حفظ پیوند قلبی با ذات احدیت و حضرت محبوب است.لذت این درس را چشیدید،دیدی که چگونه میتوان آسان با خدای متعال تماس برقرار کرد:"و انّ الراحل الیک قریب المسافة و انک لا تحتجب عن خلقک الا ان یحجبهم الاعمال دونک"؛ به خدا راه نزدیک است. این را در شب قدر دیدید؛در هنگام توسل و زیارت و دعا دیدید؛ راز و نیاز کردید؛ دل خودتان را برای خدای متعال به ارمغان بردید و محبت خودتان را با خدا محکم کردید.این لذت بزرگ را برای خودتان نگه دارید. این رابطه را نگذارید قطع شود. این درس اول... ."
توصیه های رهبری در ماه مبارک رمضان
زیاده روی در مائده جسمانی خطاست
تمتع به این مائده،فضیلت است؛چون فتوح و انفتاح و تعالى روح انسانى است.هرچه انسان از این مائده بیشتر استفاده کند،روح انسان تعالى بیشترى پیدا مىکند و به هدف خلقت نزدیکتر مىشود.این غیر از موائد جسمانى است.مائده جسمانى براى رفع نیازى است که بشود انسان بدن را راه ببرد. زیادهروى در آن، یک اشتباه و خطاست؛یک غلط است.
در مائده روحى و معنوى اینطور نیست؛چون اصلاً خلقت ما براى تعالى معنوى و تعالى روحى است. مائده روحى چیزى است که این تعالى را براى ما امکانپذیر،تسهیل و محقق مىکند.بنابراین هرچه بیشتر بتوانیم استفاده کنیم،باید بکنیم.
کارهای بزرگان برای ما مفهوم نیست اما خط روشنی را به ما نشان می دهد
نقل مىکنند مرحوم آمیرزا جواد آقاى ملکى وقتى بیدار مىشد،سر حوض آب مىنشست تا وضو بگیرد، به آب نگاه مىکرد،دعا مىخواند و گریه مىکرد و تضرع مىکرد؛آب برمىداشت روى صورتش مىریخت، گریه و تضرع مىکرد؛به آسمان نگاه مىکرد،دعا مىخواند،گریه و تضرع مىکرد؛تا وقتى که بیاید سر سجاده بایستد و آن نماز شب و آن تهجد پُرفیض و پُرحال و پُرطراوت را با عشق و شور انجام بدهد.
نگذارید تلاوت قرآن با تدبر از زندگی حذف شود
دوستان سعى کنند در همه اوقات–بهخصوص در ماه رمضان-تلاوت قرآن را از یاد نبرند.قرآن نباید از زندگىتان حذف شود.تلاوت قرآن با تأمل و تدبر اثر مىبخشد.تلاوت عجلهاى که همینطور انسان بخواند و برود و معانى را هم نفهمد یا درست نفهمد،مطلوب از تلاوت قرآن نیست؛نه اینکه بىفایده باشد.بالاخره انسان همینکه توجه دارد این کلام خداست،نفس این یک تعلق و یک رشته ارتباطى است و خود همین هم مغتنم است و نباید کسى را از اینطور قرآن خواندن منع کرد لیکن تلاوت قرآنى که مطلوب و مرغوب و مأمورٌبه است،نیست.
یکى از راههایى که این عمق را در اعتقادات انسان،در مبانى فکرى انسان،در روح انسان،در ایمان انسان ایجاد مىکند،انس با قرآن است.بنابراین در زندگى حتماً قرآنِ با تدبر را در نظر داشته باشید و نگذارید حذف شود .
منبع: مشرق